سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان، صدا وسیما حرف آخر را زد و وعده پخش اخراجیها را داد. این روزها شاهد بودیم که، دم زدن از اخراجیها و نقد و بررسی آن، صرفا حالتی احساسی و عاطفی به خود گرفته و کمتر از دیدگاه فنی و تکنیکی به آن پرداخته شد. شاید به همین علت، جر و بحث موافقان و مخالفان آن، به جنگی حیثیتی تبدیل شد و فعلا پیروز این ماجرا، انگار حامیان و دوستداران این فیلمند! منتقدان، با بهراه انداختن سایت و وبلاگ و جمع آوری امضا و صدور بیانیه، حرکتی را آغاز کردند که فکر نکنم در طول این سالها علیه هیچ جریانی و هیچ فیلم و کتابی، صورت گرفته باشد! برخی علت نگرانی خود را مالیات پرداختی به صدا و سیما اعلام کردند؛ گویی در بقیه ایام سال، مالیاتشان به هدر نمیرود! عدهای نیز نگران تحریف تاریخ بودند و برخی نیز از دخالت عوامل مشکوک و فاسد؟ در فیلمی که قرار است دفاع مقدس را حکایت کند، شکایت داشتند. انگار، همین عوامل به ظاهر مشکوک و معلومالحال نبودند که قبلا در فیلمهایی چون امام علی (ع) بازی کرده بودند!... بگذریم. در این میان، وقتی از استقبال گسترده مردمی از اخراجیها، سخن به میان آمد، بنده خدایی در پاسخ نوشت که « اکثر مردم نمیفهمند!» و برای اثبات ادعایش هم طبق معمول از آیات و روایات، استفاده لازم را بعمل آورد. گفتم : « بله! حق با شماست. من نمیدانم که چرا مدتیست مردم ما نمیفهمند؟! زمان انقلاب، فهمیدند و به خیابانها ریختند، زمان جنگ هم فهمیدند و به جبههها رفتند، در عرصهها و انتخابات مختلف، باز هم فهمیدند و در صحنه بودند، اما الان دیگر نمیفهمند! نکته اصلی اینجاست که هر وقت با شما نیستند، دچار نفهمیدن میشوند!...» نکته جالبی است نه؟